دفتر اشعار محمد پاشائی
می گشایم درب زندان را شبی پرمی کشم از کوی تو
می روم تا وارهم این جسم وجان از منت ابروی تو
گر اسیر خاک گردم در بیابانی غریب و سوت وکور
به ز آن باشد که باشم دم به بدم در بند آن گیسوی تو
بسیار عالی موفق باشید آقای پاشایی
از لطف شما سپاسگزارم
بسیار عالی موفق باشید آقای پاشایی
از لطف شما سپاسگزارم